سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به نعمت پروردگارتان ـ عزّوجلّ ـ اعتراف کنید و از همه گناهانتان به سویش توبه نمایید که خداوند، بندگان سپاسگزارش را دوست دارد. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :16
بازدید دیروز :2
کل بازدید :16785
تعداد کل یاداشته ها : 36
103/2/11
9:26 ع

فتنه 88 آمده بود تا قانون را تغییر دهد، ولی موفق نشد چون ملت ایران در 9 دی به صحنه آمد و به اعتراف رسانه‌های خارجی در این روز 3 میلیون تهرانی به خیابان‌ها آمده بودند و با چسباندن عکس‌‌های مقام معظم رهبری به سینه خود، فقط برای ایشان شعار می‌دادند.

اتفاقات بعد از انتخابات، در تهران اگر بحث تعارض بین دو کاندیدا مطرح بود مردم ثابت کردند که این بحث مطرح نیست و اگر احمدی‌نژاد در تهران یک میلیون و 800 هزار رای داشت، جماعتی که در 9 دی به صحنه آمده بودند علی رغم تعطیل نبودن مدارس و ادارات، تعدادشان بیش از 3 میلیون نفر بود. وی افزود: بقیه افرادی که به طرف مقابل رای داده بودند دچار این اشتباه شده بودند که موسوی، حسینی است، ولی در 9 دی فهمیدند که دروغ می‌گوید و برای براندازی آمده است.

روز 9 دی مردم از سران فتنه تبری جستند، روز 9 دی پیام روشنی برای سران فتنه و استکبار بود و اگر موسوی ذره‌ای با مردم و انقلاب بود باید در این روز با دیدن آن جماعت عملا استغفار می‌کرد و اگر اخلاص داشت در 9 دی توبه می‌کرد ولی وی جزو مهره‌های عاجزی است که برای استکبار جهانی کار می‌کنند.

ارزش 9 دی،: استکبار با صدها میلیارد دلار سرمایه‌گذاری بر روی برنامه‌هایش طی 20 سال برنامه‌ریزی کرده بود تا نتیجه بگیرد. وی با طرح این سوال که چرا با دیدن حماسه 9 دی توبه نکرده‌اید از خاتمی و کروبی پرسید: در پازلی که دشمن برای اسقاط نظام پهن کرده بود، آمده بودید نظام را زمین بزنید، نظامی که به خون بهترین‌های ملت استوار شده و بالا آمده است.

سران فتنه و کسانی که هنوز از خواب بیدار نشده‌اند، بیهوده مشت به سندان نزنید که مردم تصمیم خود را گرفته‌اند و نمی‌توانند از آن برگردند و به خدا تعهد داده‌اند که مقدمات ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنند. این فرمایش امام « اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود: امام با قلب تپنده استکبار، که همان اسرائیل است درافتاد و جمله‌ای را بیان داشتند که هیچ کس با حالا از آن بالاتر نگفته و ایشان این جمله را زمانی گفتند که غلام حلقه‌به گوش آمریکا در ایران حاکم بود.

دشمن، ولایت فقیه را هدف قرار داده بود، دشمن در این قضیه تودهنی خورد و علی‌رغم اینکه با تابلوی دین آمده بود، می‌خواست از رئیس جمهوری شروع کند و خود را تا براندازی نظام برساند.: موسوی دستورمند حرف می‌زد و در طول تبلیغات تلویزیونی نیز سیاه‌نمایی می‌کرد چون رهبری در طول ریاست جمهوری از دولت نهم حمایت کرده بود سعی داشت با زیر سوال بردن ریاست جمهوری، زمینه را برای هدف قرار دادن رهبری آماده کند.

مصاحبه موسوی که در پاسخ به این سوال که اگر مجددا مطابق حرفت، انتخابات برگزار شد و رای نیاوردی، گفته بود دوباره می‌گویم تقلب شده، دو نظرسنجی که پنج روز قبل از انتخابات در سطح بین‌المللی انجام شد مشخص کرده بود آرای موسوی، از 9 میلیون بیشتر نیست و لذا قبل از برگزاری انتخابات با نوشتن نامه به رهبری، بحث تقلب در انتخابات را مطرح کردند که این نامه در رسانه‌های خارجی زودتر از سایر رسانه‌ها منعکس شد.

موسوی که می‌دانست رای نمی‌آورد در شب انتخابات، اعلام پیروزی کرد و طبق دستور، صبح روز یکشنبه و بعد از اطلاعیه رهبر انقلاب که از مردم تشکر کرده بودند، رهبر انقلاب عادل نیست! وی با بیان اینکه فتنه‌گران دو گروه بودند، اظهار داشت: یک دسته از قشر روحانی بودند، نظیر کروبی و نصرالله بیات که گفتند رهبر انقلاب دیگر عادل نیست و دسته دیگر بوق تقلب را برداشتند و ادعای تقلب 11 میلیونی را مطرح کردند.

شنیع‌ترین کارهایی که توسط فتنه‌گران بعد از 25 خرداد انجام شد، آنها با شهیدسازی خانمی را که در کانادا زندگی می‌کرد پروژه شهیدسازی را اجرا کردند و با این کارها آبروی شهید و شهادت را بردند و یکی ازبدهکاری‌های خاتمی و کروبی به شهدا نیز این است. تعدادی از بازداشتی‌های پس از انتخابات که ادعای تقلب کرده بودند، این افراد در برابر ادعای خود هیچ مدرکی ارائه ندادند و بعد شایعه کردند که بازداشتی‌ها کتک خورده‌اند در حالی که خودشان بهتر از همه می‌دانستند که تقلب نشده و ساخته خود آنها است.

تمام مشکل استکبار رژیم صهیونیستی است این رژیم بین دو دندان جهان اسلام یعنی حماس و حزب‌الله قرار دارد. دوران اصلاحات که در سالهای 78 و 79 مطبوعات افسارگسیخته به وجود آمدند این مطبوعات نوشتند که حزب‌الله لبنان را دستی از ایران حمایت می‌کند که باید آن دست را قطع کرد.

اشاره به اطلاعیه‌ای که خاتمی، اخیرا داده و در آن خواستار آزادی زندانی‌ها شده، خطاب به وی: بهتر است مقداری فکر کنی! یادت رفته شعار آزادی مطرح ‌کردی حال اینکه خود نمی‌دانستی برای چه این شعار را می‌دهی! حداقل کمی از آقای چاوز یاد بگیر، رئیس جمهور ونزوئلا در سازمان ملل با حضور رئیس جمهور آمریکا، با نشان دادن جرج بوش گفت که شیطان بزرگ همین است؛ اگر خواب هستید و نمی‌فهمید بدانید که از خط خودی خیلی جلو رفته‌اید و خواب شما را فقط مرگ می‌تواند از بین برد.

یک موقع مقام رهبری فرمودند «برخی نیروی دشمن نیستند. تو خاکریز خودی بودند تو یه خواب رفتند و زمانی بیدار شدند که دشمن عقب رفته بود و آنها شروع کردند به زدن اشتباه نیروهای خودی. طائب خطاب به سران فتنه افزود: این خواب تو را فقط مرگ حل می‌کند. می میری آنوقت نمی‌فهمی چه شد.

 

 

 

 


93/2/12::: 6:13 ع
نظر()
  
  

 «اینها تودهنى خوردند، سیلى خوردند، ولى هنوز ناامید نیستند. من به شما عرض کنم دانشجوهاى عزیز! اینها ناامید نیستند؛ دارند قضایا را دنبال میکنند؛ به این زودى هم زمین نمی گذارند. اینها صحنه‏گردانهائى دارند، صحنه‏گردانهائى هم پیدا خواهند کرد...»
مقام معظم رهبری

 

«اینها تودهنى خوردند، سیلى خوردند، ولى هنوز ناامید نیستند. من به شما عرض کنم دانشجوهاى عزیز! اینها ناامید نیستند؛ دارند قضایا را دنبال میکنند؛ به این زودى هم زمین نمی گذارند. اینها صحنه‏گردانهائى دارند، صحنه‏گردانهائى هم پیدا خواهند کرد...»
مقام معظم رهبری

*مقدمه

دیدار دانشجویان که این بار زودتر از همیشه در دهه اول ماه مبارک رمضان با رهبر انقلاب برگزار می شد و نیز دیدار اساتید و فرهیختگان با ایشان فرصتی بود تا کلیدواژه هایی جدید همه نگاه ها و تحلیل ها را به سمت و سوی خود سوق دهد. کلیدواژه هایی حکیمانه که طرحشان با تعمّد، دقت و ظرافت خاصی صورت پذیرفته بود و خبر از مختصات میدان جدیدی می داد که فراروی نخبگان کشور قرار گرفته است و آنان باید نسبت به آن هوشیار و آگاه باشند.

رهبر انقلاب مفهومی به نام "جنگ نرم" را مورد توجه قرار دادند و از ضرورت نقش آفرینی "دانشجویان" به عنوان "افسران" و "اساتید" به عنوان "فرماندهان" مقابله با جنگ نرم سخن گفتند. ایشان حتی بین سرباز و افسر تفکیک کردند و فرمودند:«نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنى سرباز هیچگونه از خودش تصمیم‏گیرى و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده می گوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاه‏ها و یگان هاى بزرگ، چون آنها طراحى‏هاى کلان را می کنند. افسر جوان تو صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست مى‏بینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را مى‏آزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است.»

یقین کلید‌واژه های رهبر انقلاب بار معنایی مشخصی دارد و هدفی خاص را نیز دنبال می کند. پیش از این نیز کلیدواژه هایی نظیر خواص و عوام، استعمار فرانو، شبیخون فرهنگی و... از ناحیه ایشان طرح شده بود و سرفصلی جدید را مقابل کسانی که درصدد تبیین شرایط و وظایف روز جامعه هستند، گشوده بود.

این بار مقام معظم رهبری مختصات مبارزه ای را تبیین کردند که در آن هر قشر می بایست رسالت خود را بازشناسد و نحوه ایفای نقش خود را نیز دریابد. ایشان با لحنی هشدارگونه فرمودند:«دانشگاه باید بهوش باشد. دانشجوى مؤمن و مسلمان و دانشجوئى که به کشورش علاقه‏مند است و دانشجویى که به آینده‏ى کشور و آینده‏ى نسل خودش دلبسته است، باید هوشیار باشد. بدانید اینها دارند طراحى می کنند.»

شرایطی که بعد از انتخابات رقم خورد و زبانه هایی که تا کنون کشیده شده است، طبیعتا با آغاز سال تحصیلی، دانشگاه را نیز متأثر از خود خواهد ساخت و در این میان این دانشجویان و اساتید هستند که در حکم افسران و فرماندهان مقابله با جنگ نرم باید طرح ریزی برای مقابله با جنگ نرم را به صورت جدی آغاز کنند؛ نوع مقابله، اهداف، الزامات، آسیب ها و راهکارهای کلان آن مقوله هایی که در این نوشتار به تفصیل بدانها خواهیم پرداخت.

*اهداف مقابله با جنگ نرم

شاید در نگاه اول سخن گفتن از اهداف بیهوده به نظر برسد، اما وقتی تبلور غفلت از این مقوله در عمل مشاهده شود، آنگاه است که اهمیت موضوع رخ نمایی می کند. هدف کلانی که رهبر انقلاب مورد توجه قرار دادند، "دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى در مقابله‏ى با یک حرکت همه‏جانبه‏ى متکى به زور و تزویر و پول و امکانات عظیم پیشرفته‏ى علمىِ رسانه‏اى" بود. اما با نگاهی جزء نگرتر نیز می توان مواردی را برشمرد.

الف) کاهش خسارات احتمالی

رهبر انقلاب در دیداری که با دانشجویان داشتند، فرجام طرح ریزی های دشمنان را شکست تلقی کردند و نقش نخبگان در این میدان را مورد توجه قرار دادند. ایشان فرمودند:«من الان به شما عرض میکنم، اینها در نهایت شکست می خورند؛ اما درجه‏ى بیدارى و هوشیارى من و شما میتواند در میزان خسارت و ضررى که وارد میکنند، تأثیر بگذارد. اگر هوشیار باشیم، نمی توانند صدمه و ضررى بزنند. اگر غفلت کنیم، احساساتى بشویم، بى‏تدبیر عمل کنیم، یا خواب بمانیم و این جور عوارض به سراغمان بیاید، ضرر و زیان و هزینه بالا خواهد بود؛ ولو در نهایت موفق نخواهند شد.»

در واقع شاید نتوان صد در صد بر طرح ریزی ها فائق آمد، اما هر میزان تلاش در مواجهه با این طرح ریزی ها ضروری است و در کاهش تبعات احتمالی موثر خواهد بود؛ لذاست که نباید از کوچکترین تلاشی مضایقه کرد.

ب) جلوگیری از متزلزل شدن کار علمی در دانشگاه ها

طبیعتا در گیر و دار دعواهای سیاسی در دانشگاه ها آنچه بیش ار همه آسیب جدی می بیند، برگزاری کلاس ها و برنامه های علمی دانشگاه است. افسران جوان باید مانع این آسیب شوند. این موضوعی است که رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار دادند:«همین جا به شما بگویم، مواظب باشید توى این قضایاى سیاسى کوچک و حقیر نبادا دانشگاه تحت تأثیر قرار بگیرد؛ نبادا کار علمى دانشگاه متزلزل شود؛ نبادا آزمایشگاه‏هاى ما، کلاسهاى ما، مراکز تحقیقاتى ما دچار آسیب بشوند؛ حواستان باشد. یعنى یکى از مسائل مهم در پیش روى شما، حفظ حرکت علمى در دانشگاه‏هاست. دشمنها خیلى دوست میدارند که دانشگاه ما یک مدتى لااقل دچار تعطیلى و تشنج و اختلالهاى گوناگونى باشد؛ این برایشان یک نقطه‏ى مطلوب است؛ هم از لحاظ سیاسى برایشان مطلوب است، هم از لحاظ بلندمدت؛ چون علم شما از لحاظ بلندمدت به ضرر آنهاست؛ لذا مطلوب این است که دنبال علم نباشید.»

به این ترتیب هر گونه نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که به ایجاد تزلزل در حرکت علمی دانشگاه بیانجامد، نقض غرض محسوب خواهد شد و این نکته مهمی است که می بایست مدنظر قرار گیرد.

ج) آرام و منطقی نگه داشتن فضای دانشگاه

ایجاد بلوا و ناآرامی در دانشگاه از اهدافی است که بانیان طراحی جنگ نرم قطعا به دنبال آن هستند. جریانات دانشجویی می بایست مراقب باشند پازل جنگ نرم را تکمیل نکنند. تمام تلاش طراحان جنگ نرم این است که به گونه ای عمل کنند تا شرایط دانشگاه های کشور از کنترل خارج شود. این همان چیزی است که حسین بشیریه نیز در قالب توصیه به دوستانش بیان می کند:«معمولا آن چیزی که میخ نهایی را بر تابوت رژیم‌های خودکامه می‌کوبد بحران در اعمال قدرت و از دست دادن کنترل اوضاع است.»

رهبر انقلاب پیشتر مطالبی را مطرح کرده بودند که توجه بدانها راهگشا خواهد بود. ایشان فرموده بودند:«در جنگ فرهنگى، در جنگ سیاسى، در جنگ امنیتى، تحرک دشمن را درست نمى‏توان دید. گاهى اوقات، دشمن کار را به گونه‏اى ترتیب مى‏دهد که حرف حقى، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا مى‏خواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون مى‏خواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعه‏اش هم همین حرف حقى است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیارى لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکرِ سیاسى کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیرى شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است.»
به این ترتیب هر نوع نقش آفرینی افسران مقابله با جنگ نرم که فضای دانشگاه را به سمت ناآرامی سوق دهد، قطعا و یقینا نوعی تکمیل پازل جبهه مقابل به شمار خواهد آمد.

*الزامات مقابله با جنگ نرم

یقینا نیل به اهدافی که می توان برای افسران این میدان در نظر گرفت، بدون طرح ریزی و برنامه ریزی دقیق و مدبرانه ممکن نیست. در ادامه برخی الزامات این برنامه ریزی را مرور خواهیم کرد.

الف) تشکیل اتاق فکر

رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان طراحی نوع مبارزه را به خود دانشجویان واگذار کردند. ایشان فرمودند:«اینى که چه کار باید بکنید، چه جورى باید عمل کنید، چه جورى باید تبیین کنید، اینها چیزهائى نیست که من بیایم فهرست کنم، بگویم آقا این عمل را انجام بدهید، این عمل را انجام ندهید؛ اینها کارهائى است که خود شماها باید در مجامع اصلى‏تان، فکرى‏تان، در اتاقهاى فکرتان بنشینید، راهکارها را پیدا کنید.»

لذاست که بررسی نوع مواجهه مطلوب با توجه به شرایط خاص هر دانشگاه می بایست از جانب فعالین آن دانشگاه هر چه سریع تر صورت پذیرد.

ب) پرهیز از بسته شدن فضا

رهبر انقلاب در دیدار با اساتید دانشگاه در عین اینکه بر ضرورت مقابله با جنگ نرم تاکید داشتند، بار دیگر بحث کرسی های آزاد اندیشی را پیش کشیدند و تاکید کردند که نباید از اظهارنظر بیمناک بود. ایشان فرمودند:«یکى دیگر از کارهائى که باید در زمینه‏ى مسائل گوناگون اجتماعى و سیاسى و علمى انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجوست براى اظهارنظر. از اظهارنظر هیچ نباید بیمناک بود. این کرسى‏هاى آزاداندیشى که ما گفتیم، در دانشگاه‏ها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود. اگر چنانچه بحثهاى مهم تخصصى در زمینه‏ى سیاسى، در زمینه‏هاى اجتماعى، در زمینه‏هاى گوناگون حتّى فکرى و مذهبى، در محیطهاى سالمى بین صاحبان توان و قدرتِ بحث مطرح بشود، مطمئناً ضایعاتى که از کشاندن این بحثها به محیطهاى عمومى و اجتماعى ممکن است پیش بیاید، دیگر پیش نخواهد آمد.»

به نظر می بایست از فضای تقابلی احراز کرد و محیط آکادمیک دانشگاه را حدالامکان به دور از جنجال و هیجانات کاذب وارد موضوع بررسی مسائل روز کشور کرد.

ج) کلان نگری در طراحی راهکارها

باید در نظر گرفت که تفوّق مقطعیِ صرف مد نظر نیست. می بایست اهداف مواجهه، هم ارز همدیگر و با نگاهی کلان نگر دیده شود. مثلا اگر صرفا مغلوب کردن حریف هدف قرار بگیرد و حفظ آرامش محیط دانشگاه لحاظ نشود، باید پذیرفت که راه به بیراهه سپره شده است.

د) ضرورت مخاطب شناسی

به نظر مخاطب اصلی طرح ریزی های افسران مقابله با جنگ نرم نه سردمداران جریان مقابل که افکار عمومی دانشجویی است. افکار عمومی ای که تحت القائات غلط ممکن است قضاوت های نادرستی در خصوص مسائل کشور داشته باشد و این قضاوت با تبیین درست مسائل به راحتی قابل تغییر است. نباید در برنامه ریزی مخاطب را به اشتباه چند فرد خاص یا یک تشکل خاص قرار داد.

*آسیب های مقابله با جنگ نرم

طبیعتا می تواند آسیب هایی نیز متوجه طرح ریزی های جریانات دانشجویی برای مقابله با جنگ نرم باشد. برخی از این آسیب ها در سخنان رهبر انقلاب نیز مورد اشاره قرار گرفته است.

الف) احساسی عمل کردن

اولین آسیبی که رهبر انقلاب برشمردند، برخورد احساسی با موضوع بود. شاید بازخوانی سخنان ایشان بعد از غائله 18 تیر در اینجا راهگشا باشد. ایشان فرمودند:«وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته‏ام، باز هم تکرار مى‏کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. این‏گونه حرکاتى که ملاحظه شد کسانى به دانشگاه حمله کنند، ناشى از بى‏انضباطى است؛ با هر نامى انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته‏ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‏آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى‏کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى‏کنند؟! حتّى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى‏آورد به زبان آورند - مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند - باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را براى آن روزى که کشور به آن نیازمند است، براى آن روزى که نیروى جوان و مؤمن و حزب‏الّلهى باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوى فریب‏خورده‏اى هم حرفى زد و کارى کرد؛ چه اشکالى دارد؟ من از او صرف‏نظر مى‏کنم.»

ب) برخورد سخت به جای برخورد نرم

در مقابله با جنگ نرم بیش از هر چیز باید قواعد مقابله را شناخت. قواعد مقابله نرم با قواعد مقابله سخت تفاوت دارد. مختصات مبارزه هم تفاوت دارد. در مواجهه نرم لزوما دشمن در طرف مقابل دشمن نایستاده است. ممکن است یک عنصر فریب خورده در طرف مقابل باشد. بین یک عنصر فریب خورده و دشمن تفاوت وجود دارد. از حیث نوع مقابله نیز باید راهکارهای نرم را مورد توجه قرار داد.

ج) تندروی و تشدید فضای هیجانی و جنجالی

رهبر انقلاب در عین تاکید بر ضرورت برنامه ریزی و مقابله با جنگ نرم به یک مسئله مهم اشاره کردند و آن پرهیز از تندروی بود. ایشان فرمودند:«شرط دیگر این است که در قضایا افراط وجود نداشته باشد. طبیعت جوان، طبیعت تحرک و تندى است. این دوره‏ى زندگى شما را ما هم گذرانده‏ایم؛ آن هم در دورانهاى انقلاب و اوائل مبارزات و اینها بوده. تندى را می دانم چیست. خیلى هم به ما نصیحت می کردند که آقا تندى نکنید، ما می گفتیم که نمی فهمند چقدر لازم است تندى کردن! می دانم تصور شما چیست، اما حالا از ما بشنوید دیگر. مراقب باشید تندروى، انسان را پیش نمیبرد. با فکر، تصمیم بگیرید... توقع اینکه شماها مدبرانه و فکورانه فکر کنید و بدون تندروى، بدون افراط و تفریط توى قضایا، رفتار کنید، توقع زیادى نیست.»

د) ناامیدی و نگاه بدبینانه

مقام معظم رهبری به ضرورت پرهیز از یأس و ناامیدی هم اشاره کردند و اصالت نگاه خوشبینانه را نه از روی توهم که از روی بصیرت دانستند. ایشان فرمودند:«عزیزان من! شرط اصلى فعالیت درست شما در این جبهه‏ى جنگ نرم، یکى‏اش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضى‏تان به جاى پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روى توهم، بلکه از روى بصیرت. شما جوانید - مرکز خوشبینى - مواظب باشید نگاهتان به آینده، نگاه بدبینانه نباشد؛ نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه بدبینانه شد، نگاه "چه فایده‏اى دارد" شد، به دنبالش بى‏عملى، به دنبالش بى‏تحرکى، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتى وجود نخواهد داشت؛ همانى است که دشمن میخواهد.»

*راهکارهای کلان مقابله با جنگ نرم

سخن گفتن از راهکارها تامل جدی تری را می طلبد. علاوه بر اینکه شرایط هر دانشگاه نیز ملزومات خاص خود را دارد که متناسب با آن ملزومات باید تصمیم گرفت. اما آنچه اجمالا می توان گفت بدین شرح است:

الف) ایجاد تردید

چنانچه پیشتر گفته شد، مخاطب اصلی برنامه ریزی ها باید عموم دانشجویان باشد. به سادگی می توان با ایجاد تردید در برخی اصول پذیرفته شده ای که تحت القائات نادرست مطرح شده اند، به مقابله با جنگ نرم رفت. مثلا تبین واقعیات برآمده از نظرسنجی ها و غیرواقعی و مسخره بودن ادعای تقلب 13 میلیونی، تبیین دروغ پردازی آشوبگران در گزارش تعداد کشته ها، تبیین تناقض رویکرد اصلاح طلبان در مواجهه با برخی شخصیت ها من جمله آقای هاشمی و مواردی از این دست می تواند راهگشا باشد. این جنس تردید افکنی ها به سادگی در قالب نشریات و سخنرانی ها قابل پیگیری است.

ب) پاسخ به شبهات

طبیعتا از همان روزهای آغازین سال تحصیلی شبهه های متعددی در فضای دانشجویی مطرح خواهد شد. پاسخ به شبهه روی دیگر سکه ایجاد تردید است. باید ایجاد تردید مقدم بر پاسخ به شبهه باشد. بدین معنا که موضع جریان ارزشی باید تهاجمی باشد. البته می توان پیشاپیش و قبل از آنکه نوبت به نقش آفرینی جبهه مقابل برسد، بسیاری شبهات را هم در قالب همان ایجاد تردید پاسخ گفت

http://www.nahad.ir/vijenameh/?ID=5


  
  

خداوند در آیه‌ی 217 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با ...

خداوند در آیه‌ی 217 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره می‌فرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.

 

اصولاً جنگ‌هایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌کنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.

 

کشورهای استکباری به این نتیجه رسیده‌اند که همان‌‌گونه که استعمار به شیوه‌های قدیم، دیگر جواب‌گوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمی‌توان موفقیت‌های مورد نظر را کسب کرد. بنابراین سعی می‌کنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبهه‌ی جنگ نرم، به اهداف خود برسند.

 

امروزه با استفاده از تکنولوژی‌های ارتباطاتی مانند سایت‌ها، وبلاگ‌ها و... این تأثیرگذاری از سوی آن‌ها راحت‌تر اعمال می‌شود. شیوه‌ی عمده‌ی این تأثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مؤلفه‌هایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج می‌کنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که می‌خواهند القائی در مورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج کرده و سعی می‌کنند دست‌کم نیمی از این مجموعه مؤلفه‌ها صادق باشد. آن‌گاه این اطلاعات صحیح را به‌عنوان پوشش و چتری به‌کار می‌گیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیل‌هایی و به‌عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند.

 

بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد می‌کنند، آن‌ها را در پی بردن به انگیزه‌ی اصلی، دچار مشکل کنند. زیرا هنگامی‌‌که مخاطب می‌بیند چند مورد از این مؤلفه‌ها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می‌پذیرد. دشمنان از این طریق می‌توانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل کنند.

 

طبیعتاً راه مقابله با جنگ نرم که امروزه به‌طور ویژه دانشگاهیان ما درگیر آن هستند، این است که اولاً درک کنیم که این هم یک نوع جنگ است. گمان نکنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. طرف مقابل ما در این جنگ نیز به دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چیز دیگری مدّنظرش نیست. درک این‌که در شرایط جنگ نرم قرار داریم، کمک می‌کند تا واقعیات اجتماعی و سیاسی پیرامون‌مان را بهتر ببینیم.

 

نکته‌ی دوم این‌که باید درک کنیم اگر در رابطه با یک پدیده از سوی رسانه‌های بیگانه چند مؤلفه به صورت ظاهراً صحیح القاء می‌شود، مؤلفه‌های فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مؤلفه‌ی صحیح، به صورت خلاف واقع و کذب به خوراک فکری برای مخاطبان تبدیل می‌شود. اگر قشر جوان و دانشجویان ما دریابند که مجموعه‌ی این مؤلفه‌ها، لزوماً صادق نیست و در دل مؤلفه‌های درست، بسیاری از مؤلفه‌ها به صورت کاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی می‌تواند بر افکار تأثیر بگذارد، کاسته می‌شود. در این رابطه باید دائماً آگاهی‌بخشی و یادآوری صورت پذیرد.

 

آیه‌ی 194 سوره‌ی بقره می‌فرماید: "فمَن اعْتَدی عَلیکم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْکم"؛ یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آن‌ها مقابله به مثل کنید. اگر جنگ، جنگ نظامی است باید از طریق نظامی وارد شد؛ "و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة". اگر جنگ، جنگ اقتصادی است، به همان شیوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگی و فکری است باید مقابل به مثل ما هم به همان صورت شکل بگیرد. بنابراین در کنار موارد پیش‌گفته و شاید به‌عنوان یک محور اساسی، باید مقابله به مثل هم با همان شیوه‌های فکری- فرهنگی و تقویت افکار سالم در ضمیر جامعه کار کرد. تلاش برای تقویت روز‌به‌روز باورهای سالم، هجمه‌های فرهنگی و نرم را نیز خنثی خواهد کرد.

 

باید این نکته را در نظر داشته باشیم که چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقوله‌ی فکر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویت‌های بالای آن‌ها قرار می‌گیرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیکی و فکری چندان موضوعیت پیدا نمی‌کند. بنابراین دانشگاهیان که بیشتر با دانش، کتاب، ایدئولوژی و فرهنگ و... سر و کار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.

 

در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نکته حائز اهمیت است که نقش روشنگر آن‌ها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه می‌توانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل کنند. بدون شک اگر دشمنان ما مانند آمریکا و اسرائیل، حرف‌های جذابی می‌زنند، دلشان برای این کشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزه‌های آن‌ها از توجه به کشورهای خاورمیانه را می‌توان در عراق و افغانستان مشاهده کرد. بنابراین جذابیت‌های ظاهری که دشمن در قالب القائاتش ایجاد می‌کند، باید توسط اساتید برای دانشجویان کالبدشکافی شود.


  
  

تبیین مفهومی

مفهوم جنگ نرم Soft Warfare  که در مقابل جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود دارای تعریفی واحد که مورد پذیرش همگان باشد نیست و تا حدی تلقی و برداشت افراد، جریان ها و دولت های گوناگون از جنگ نرم متفاوت است.

جان کالینز، تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن را برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود» . می داند. (1)

ارتش ایالات متحده در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: «جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد».

با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه «قدرت نرم» نسبت می دهند.

وی در سال 1990 میلادی در مجله «سیاست خارجی» شماره 80 ، قدرت نرم را «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی پروفسور حمید مولانا در سال 1986 در کتاب «اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل» به آن اشاره کرده بود. با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال 2004، تحت عنوان «قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» منتشر نمود.

بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است.

پیشینه تاریخی

به نظر می رسد جنگ نرم و مفاهیم همسان از قبیل عملیات روانی، جنگ روانی، قدرت نرم، جنگ سفید و... قدمتی به اندازه حیات بشری دارد. نوع نگاه، زوایه دید، ارتباطات چهره به چهره و غیر کلامی ساده ترین والبته قدیمی ترین روش های عملیات روانی و جنگ نرم است. برخی، قدیمی ترین روایت پیرامون جنگ نرم را به نبرد کیدئون با ماد نسبت می دهند که در این جنگ، سپاهیان کیدئون با افزایش چندین برابری مشعل های لشکریان، باعث فریب و ترس مادها شدند و در نتیجه بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یافتند.

با این وجود «جنگ نرم» با مختصات تئوریک و پراتیک جدید خود بعد از شروع جنگ سرد Cold War و در اوج آن یعنی در دهه 1970 با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و علوم ارتباطات از جمله جوزف نای، هارولد لاسول، جان کالینز، اعضای برجسته آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) Central Intelligence Agency (CIA و فرماندهان ارشد پنتاگون با تاسیس مرکزی تحت عنوان «کمیته خطر جاری» طراحی ، تدوین وعملیاتی شد که مهمترین هدف آن بمباران تبلیغاتی علیه بلوک شرق و به ویژه شوروی بود که ظاهراً بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این کمیته به «کمیته صلح جاری» تغییر کرده و همچنان فعال است و کانون تهاجمات روانی آن جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی ایران و هواداران منطقه ای آن از جمله حزب اله، حماس و کشورهای دوست ایران می باشد.

کشور ما به دلیل برخورداری از فرهنگ و تمدن کهن ایرانی- اسلامی، اصالت نژادی، وسعت سرزمین، کمیت و کیفیت جمعیت، امکانات نظامی، اقتدار سیاسی، نفوذ منطقه ای و بین المللی، منابع طبیعی، سرمایه اجتماعی، درایت وتوانمندی رهبران فرهنگی وسیاسی، یکپارچگی انسجام ملی و مهمتر از همه تمسک به فرهنگ و مکتب اهل بیت علیهم السلام و التزام به نظریه ولایت فقیه الگویی مترقی و متعالی برای کشورهای اسلامی و عامل مهمی در بیداری و خیزش ملت های اسلامی منطقه است. بنابراین غرب و در راس آن ایالات متحده کانون حملات نرم و براندازانه خود را متوجه ایران اسلامی کرده اند و در کنار تحمیل 8 سال جنگ تحمیلی، کودتاهای گوناگون، حمایت از گروه های ضد انقلابی و ایجاد اغتشاش در کشور، از انواع متدهای جنگ نرم در حوزه های گوناگونی از جمله سینما، تئاتر، رمان و ادبیات داستانی، شعر، رسانه های دیجیتالی، گروه های مجازی و حقیقی، معنویت های ساختگی و عرفان های دروغین و... بهره برده اند که در مجال خود به تفصیل به این عرصه ها خواهیم پرداخت.

تاکتیک های جنگ نرم

1) برچسب زدن

بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند. گاهی هدف از این عملکرد، آن است که ایده، فکر یا گروهی محکوم شوند، برای آنکه استدلالی در محکومیت آنها آورده شود.(4)

به عنوان مثال ، رسانه های کشورهای غربی با منفی سازی مفهوم «بنیادگرایی» Fundamentalism و اطلاق آن به کشورهای اسلامی ، سعی دارند چهره منفی ای از این کشورها در اذهان عمومی مخاطبین خود القاء و ایجاد کنند.

برچسب زنی یا اسم گذاری (برچسب به یک فکر و یا عقیده زدن) برای تحریک به رد فکری و اندیشه ای بدون بررسی شواهد مورد استفاده قرار گیرد.(5)

به عنوان مثال غربی ها به مقاومت مشروع مردم مظلوم فلسطین و لبنان، برچسب تروریسم می زنند و حملات ایران از این مبارزین را حمایت از تروریسم می نامند و با تبلیغات رسانه ای افکارعمومی را دستکاری می کنند.

2) تلطیف و تنویر

از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.(6)

رسانه های ارتباط جمعی از سویی مفهوم «حقوق بشر و آزادی» را پر فضیلت جلوه داده و از سوی دیگر غرب را مهد‌ آزادی و مدافع حقوق بشر قلمداد می کنند در حالیکه بیشترین نقص حقوق بشر و آزادی در این کشورها صورت می گیرد.

3) انتقال

انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

استفاده از نمادهای مذهبی و یا ملی و انتساب به اشخاص و جریان هایی که مورد احترام توده های عمومی مردم هستند تاکتیک انتقال نامیده می شود.

در این تاکتیک از ابزارهای گوناگون از جمله طنز، کایکاتور، داستان کوتاه، شعر و موسیقی و... استفاده می شود.

4) تصدیق

تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.(7)

حمایت اشخاص معروف (سیاستمداران، هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و...) و گروههای فرهنگی، سیاسی واجتماعی از فردی یا جریانی تصدیق نامیده می شود.

5) شایعه

شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد. به عبارتی شایعه در جایی ایجاد می شود که خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. شایعه انتقال شفاهی پیامی است که برای برانگیختن باور مخاطبان و همچنین تاثیر در روحیه آنان ایجاد می شود. مطالب کلی شایعه باید حول محورهای اساسی و مهمی باشد که مخاطب نسبت به آن حساسیت بالایی دارد.

هر شایعه در برگیرنده بخش قابل توجهی از واقعیت می تواند باشد (تاکتیک تسطیح در شایعه سازی) ولی ضریب نفوذ آن بستگی به درجه ابهام و اهمیت آن دارد. در واقع هرچقدر شایعه پیرامون مسائل «مبهم» و «مهم» باشد همان مقدار ضریب نفوذ آن افزایش می یابد.

با توجه به موضوع و جامعه هدف، شایعات گوناگونی تولید می شوند که عبارتند از شایعات تفرقه افکن، هراس آور، امید بخش، آتشین، خزنده، دلفینی یا غواصی(که به تناسب زمان تولید و بعد از تاثیر گذاری برای مدتی خاموش و دوباره با ایجاد زمینه های ذهنی لازم در جامعه، ایجاد می شود)

در شایعه سازی از تاکتیک های گوناگون از جمله تسطیح، همانند سازی، برجسته سازی (بزرگنمایی) و... نیز استفاده می شود.

6) کلی گویی

«محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می شوند» (8)

در واقع کلی گویی عبارت است از ایجاد ارتباط نظر و عملی خاص با مفهومی ویژه تا مخاطب بدون بررسی دلایل، شواهد و قرائن، آن نظر و عمل را بپذیرد.

تاکتیک کلی گویی، تاکتیکی است که سعی می شود ذهن مخاطب متوجه حواشی و شاخ و برگ نشده و در رابطه با هسته مرکزی پیام، حساسیت نداشته و آن را بدون بررسی و کنکاش بپذیرد که به همین دلیل برخی این تاکتیک را «بی حس سازی مغزی» نیز می نامند.

در بیانیه هایی که توسط دستگاه دیپلماسی کشورهای غربی منتشر می شود از این تاکتیک استفاده می کنند که ضمن کلی گویی به مقاصد و اهداف خود نایل شوند.

7) دروغ بزرگ

این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می گیرد. بدین معنی که پیامی را که به هیچ وجه واقعیت ندارد، بیان می کنند و مدام بر «طبل تکرار» می کوبند تا ذهن مخاطب آن را جذب کند. معروفترین استفاده این تاکتیک در زمان آدولف هیتلر و توسط رئیس دستگاه تبلیغاتی نازی ها، گوبلز بوده است. گوبلز می گوید: «دروغ هرچه بزرگتر باشد، باور‌ آن برای مردم راحت تر است». (9)

در زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اخیر شایع شد که مبلغی حدود 18 میلیارد دلار از کشور خارج و به شکلی(مضحک!) به یکی از کشورهای همسایه وارد شده است. این دروغ به قدری بزرگ بود که برخی آن را باور کردند(!) در حالیکه میزان درآمد سالیانه کشور از 90 میلیارد دلار کمتر است و این حجم مالی یعنی چیزی حدود 20 درصد درآمد کشور. این دروغ بزرگ که توسط رسانه ای ضد انقلاب ماساژ می شد عده ای را به تردید و در مواردی به پذیرش آن وادا شته بود.

8) پاره حقیقت گویی

گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. این رویه رایج رسانه هاست که معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی که به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی کنند. خبر هنگامی کامل است که عناصر خبری در آن، به شکل کلی مطرح شوند. اما چنانچه یکی از عناصر خبری شش گانه (که، کجا، کی، چرا، چه، چگونه) در خبر بیان نشود، خبر ناقص است.

در تاکتیک «پاره حقیقت گویی» حذف یکی از عناصر به عمد صورت می گیرد و بیشتر اوقات عنصر «چرا» حذف می شود.

نوع تیترها و محتوای روزنامه ها و رسانه ها در مواقع سخنرانی مقامات عالی نظام نشانگر بهره گیری از این تاکتیک است.

9) انسانیت زدایی و اهریمن سازی

یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت زدایی» است. چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

در این تاکتیک با استفاده از برچسب زنی صفات منفی به حریف از جمله دزد، قاتل، دروغگو و... به توجیه حملات و تهاجمات علیه رقیب می پردازند.

قبل از حمله آمریکا به افغانستان و عراق ، رسانه های ایالات متحده با استفاده از اخبار و القاب گوناگونی تصویری مملو از رفتارهای تروریستی ، وحشی گرانه و ضد انسانی از طالبان و صدام در ذهن مخاطبان خویش القا می کردند به گونه ای که تروریست و صدام مترادف قلمداد می شد.

10) ارائه پیشگویی های فاجعه آمیز

در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی گویی، پاره حقیقت گویی، اهریمن سازی و...) به ارائه پیشگویی های مصیبت بار می پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

از این تاکتیک در تبلیغات انتخاباتی استفاده می شود که نمونه های بسیاری از آن را می توان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بر شمرد.

ارائه اخبار و آمارهای آلوده به دروغ از وضعیت سیاسی، اقتصادی کشور و فاجعه آمیز بودن آینده کشور در صورت تداوم وضع موجود، ذیل این تاکتیک تعریف می شود که شعار «تغییر» نیز در این رابطه از سوی یکی از نامزدها پیگیری می شد.

11) قطره چکانی

در تاکتیک قطره چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12) حذف (سانسور)

در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13) جاذبه های جنسی

استفاده از نمادهای اروتیکال از تاکتیک های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می گیرند. به طوری که در شرایطی فعلی «مانکن ها» از جمله افراد پردرآمد در غرب محسوب می شوند که در تبلیغات و آگهی های تجاری از آن ها بهره می گیرند.

استفاده از گویندگان خبری با ظاهری اروتیکال از جمله مصادیق این تاکتیک تلقی می شود که ضمن جذب مخاطب، موجب ارتقاء سطح اثرپذیری پیام و غفلت از هسته مرکزی و ادبیات آن می شود.

14) ماساژ پیام

در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15) ایجاد تفرقه و تضاد

ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

ایجاد تفرقه و تضاد موجب ایجاد «گسست» شده و در جامعه ای که به لحاظ طبیعی این گسست ها وجود داشته باشند ، تقویت می شوند؛ از قبیل گسست قومیت ، مذهب، دین، جنسیت، زبان، نژاد و... .

مهمترین هدف این تاکتیک، ایجاد گسست بین مردم و نظام سیاسی است که باعث تزلزل و تنزل اعتماد عمومی مردم و مقبولیت و پذیرش رژیم سیاسی می شود.

این تاکتیک به شدت مورد توجه بنگاه های خبرپراکنی و استکبار جهانی در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران است و در چند ماهه اخیر بر شدت بهره گیری از آن افزوده اند.

16) ترور شخصیت

در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند.

دشمنان انقلاب و نظام اسلامی با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17) تکرار

برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند.(11)

تکرار از لحاظ روان شناسی در تشکیل «عادت» بسیار مفید است به ویژه اگر با دقت توام باشد. بدون تکرار، تثبیت و تقویت دقیق تر، «عادت» میسر نخواهد شد. روش تکرار از قواعد خاصی پیروی می کند زیرا فاصله های تکرار، نباید چنان دراز باشد که سبب محو شدن آثار قبلی شود و نه چندان کوتاه باشد که ملال انگیز و خسته کننده شود.(12)

به عبارت دیگر، تکرار مثل ضربه های پیاپی چکش است که سرانجام میخ را می کوبد و به داخل می راند. بنابراین فرستنده پیام امیدوار است که این شکلی از ضربه زدن مداوم، باعث دریافت نکات پیام شود.

القاء «دروغ بزرگ» تقلب در انتخابات و تکرار آن ذیل این تاکتیک تعریف و توجیه می شود. هزاران سایت اینترنتی همزمان با دهها شبکه تلویزیونی غربی ، با «تکرار» «دروغ بزرگ، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم ، سعی در مخدوش کردن ذهنیت عمومی جامعه ایرانیان و تضعیف اعتماد ملی داشتند.

18) توسل به ترس و ایجاد رعب

در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.(13)

در مواردی از تاکتیک توسل به ترس، برای انسجام و وحدت جبهه خودی در مقابل یک تهدید یا دشمن خارجی استفاده می شود.

پیش از حمله ایالات متحده به عراق در مارس 2003 رسانه های آمریکایی تلاش تبلیغاتی گسترده ای انجام دادند که عراق به تولید جنگ افزارهای هسته ای می پردازد و حامی تروریسم است و با این شیوه سعی کردند تا افکار عمومی از رژیم سیاسی عراق و صدام حسین- که انسانیت زدایی شده بود- احساس ترس کند و برای حمله آمریکا توجیه سازی شود.

از طرفی دیگر به شهروندان عراقی چنین القاء می شد که آمریکا دنبال تغییر رژیم سیاسی عراق - که حامی تروریسم است- بوده و به دنبال ایجاد فضای آزاد در جامعه عراق هست و خواهان تحقق دموکراسی برای آنان بوده و این جنگ مورد حمایت سایر کشورها و نیز سازمان ملل است.

از سوی دیگر دستگاه تبلیغات روانی آمریکا به نیروهای عراقی هشدار داده بود که با بزرگترین و مخربترین تسلیحات نظامی جهان مورد هجوم قرار خواهند گرفت ، بنابراین به سود آنها خواهد بود که تسلیم نیروهای متحد گشته و کشورشان از شر صدام حسین رها شود. در حالی که عراق بعد از چند سال از سقوط صدام، هنوز درگیر بحران اختلافات داخلی است و مرکز پرورش تروریسم در منطقه شده است.

19) مبالغه

مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند.

غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20) مغالطه

مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد.

متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند.(14)

ادامه دارد...

منابع:

1. جان. ام. کالینز، استراتژی بزرگ (اصول و رویه ها)، ترجمه کوروش بایندر، تهران : انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1370،ص 487 .

2. وی.ای .دی، جنگ روانی، ترجمه گروه علوم انسانی جهاد دانشگاهی، تهران : دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی، بی تا، ص 12.

3. بی نا، جنگ روانی ، تهران: معاونت سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، بی تا، ص 9 .

4. مریم کلانتری، سایت مرکز تحقیقات و مطالعات رسانه ای همشهری .

5. ورنر سورین- جیمز تانکارد، نظریه های محورهای ارتباطات، ترجمه دکتر علیرضا دهقان، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1384، ص 152.

6. همان ، ص 158.

7. همان ، ص 165.

8. سیدحسین محمدی نجم، فصلنامه عملیات روانی، سال سوم، شماره 9، سال 1384.

9. محمد سلطانی و شهناز هاشمی، پوشش خبری، تهران: انتشارات سیمای شرق، 1382 ، ص25 .

10. همان، ص 47 .

11. همان .

12. محمد دادگران، افکار عمومی و معیارسنجی آن ، تهران: مروارید، 1382.

13. محمد شیرازی، جنگ روانی و تبلیغات، مفاهیم وکارکردها ، تهران: انتشارات نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1376.

14. ورنرسورین، جیمز تانکارد، نظریه های ارتباطات، ص 8-167.